شما نمی خواهید بدانید چقدر بیقرار هستید
گریه نمی کنید ، همه متنفرید
می خوابی ، دلت درد می گیرد
غرور شکسته صدایت را قطع کرد
باید دوباره با خسارت مواجه شد
باید بمانی ، نباید باشی
او عاشق شد و به داستان پیوست
من قبلاً از تو مراقبت می کردم ، از تو مراقبت می کنم
من می خواهم شما مانند گذشته در هوا بمانید
برو زیر باران آهنگی بخوان
میخوام مثل قبل ازم مراقبت کنی
بهار و زمستان را فرا بگیرید
دوباره دریایی پر از موج باش
من می خواهم شما در اوج باشید
نگو عشق گذشت و تاریخ شد
من قبلاً از تو مراقبت می کردم ، از تو مراقبت می کنم
آخرین دیدگاهها